ازدواج نجاتمان داد
حدود يك سال از نامزدي بوراك اوزچويت و فاهريه اوجان ميگذرد و اين دو بازيگر جوان و محبوب تركيه، اين روزها علاوه بر زندگي حرفهايشان در عرصه بازيگري، مشغول ساختن زندگي مشترك خود هستند. آنها تاكنون دوبار در سريال «چكاوك» و فيلم سينمايي «عشق شبيه توست» در كنار يكديگر ظاهر شدهاند ولي مهمتر از آن زندگي مشتركي است كه آغاز كردهاند و بايد در كنار هم آن را پيش ببرند و قطعا اينبار نقشي مهمتر و جديتر در كنار هم دارند كه بايد كمترين اشتباه را در آن داشته باشند. با اين زوج جوان همراه شدهايم تا بيشتر از ايدهآلهاي آنها بدانيم و بشنويم. . .
شروع روزهاي خوشبختي
بوراك: شايد باورتان نشود ولي روز اولي كه فاهريه را ديدم به خاطر ندارم. درواقع فكر ميكنم او را نخستين بار در جشنواره تلويزيوني ديدم.
فاهريه: نه، ما نخستين بار همديگر را سر صحنه فيلمبرداري سريال «حريم سلطان» ديديم. من براي تست دادن براي بازي در يكي از نقشهاي سريال آمده بودم و گروه مشغول فيلمبرداري يكي از سكانسهاي فيلمي بودند كه بوراك در آن بازي ميكرد و من آنجا بوراك را از نزديك ديدم و اتفاقا با هم يك احوالپرسي مختصر هم داشتيم.
بوراك: حالا يادم افتاد. من واقعا خنگ هستم.
فاهريه: آن روز نخستين ملاقات ما بود و فكر ميكنم روز خوشبختي ما از همانجا شروع شد و درنهايت سرنوشت ما را به سمت همكاري مشترك كشاند و حالا هم وارد زندگي مشترك شدهايم.
بازيهاي سرنوشت ما
بوراك: من كلا به سرنوشت و تقدير بسيار معتقدم و همانطور كه فاهريه گفت واقعا اعتقاد دارم سرنوشت اينطور بود كه آن ملاقات كوتاه ما بعد از چندسال به يك همكاري مشترك تبديل شود و درنهايت به اين منجر شود كه ما زندگي مشتركمان را در كنار هم آغاز كنيم.
فاهريه: دقيقا همينطور است وگرنه به من گفته بودند كه پيش از من بازيگر ديگري را براي بازي در سريال «چكاوك» درنظر گرفته بودند و به دليل اينكه آن بازيگر نتوانست برنامه كاري خود را تنظيم كند، قراردادش فسخ شد و با من قرارداد بستند و اين دقيقا همان تقدير و سرنوشت است
گوشكردن به صدايقلب
فاهريه: دوست ندارم خيلي فانتزي و نامعقول فكر كنم و بگويم كه ما به عشق در نگاه اول دچار شديم چون اصولا آدمي نيستم كه بدون منطق و از روي هوس، تصميمي در زندگيام بگيرم. اتفاقا من آدمي هستم كه كاملا مسائل پيرامون خود و زندگيام را تجزيه و تحليل ميكنم و بعد براي آنها تصميم نهايي را ميگيرم. اما در اين مورد بايد اعتراف كنم كه در نگاه اول به بوراك حس عجيبي داشتم، منظورم همان نگاه اول سر فيلمبرداري «حريم سلطان» است.
بوراك: ولي برعكس فاهريه من خيلي از تصميماتم را از روي دستورات قلبم ميگيرم و انجام ميدهم. در زندگيام كارهاي زيادي را به صورت دلي انجام دادهام، شايد هم از بعضي از آنها پشيمان شده باشم ولي اصولا خيلي به صداي قلبم گوش ميدهم و درباره فاهريه هم دقيقا همين اتفاق افتاد و وقتي درباره او به صداي قلبم گوش دادم، ديدم كه عاشق ا و شدهام و نيمه گمشده خودم را پيدا كردهام.
عشق رويايي بين ما
بوراك: حس ميكنم به دليل اينكه قلبم به من گفته است كه فاهريه نيمه گمشده من است، قطعا بين ما يك عشق رويايي شكل گرفته است و خوشحالم كه فاهريه هم همين حس را دارد. اين خيلي مهم است كه دوطرف همديگر را به يك ميزان دوست داشته باشند و اين يعني همان عشق رويايي.
فاهريه: اصولا بهنظرم در زندگي امروزه آدمها، عشق يك موضوع رويايي است، يعني آنقدر زندگيها ماشيني و بدون احساس شده كه عشقهاي واقعي كمتر ديده ميشود و به همين دليل است كه ميگويم هر عشقي كه ميان انسانها وجود داشته باشد، يك عشق رويايي است. عشق ميان من و بوراك هم يك عشق رويايي است چون ما به دليل اينكه هر دو بازيگر هستيم و در اين حرفه حضور داريم، عاشق يكديگر نشدهايم بلكه عاشق شخصيت و حقيقت همديگر شدهايم.
درك و كمك همسرانه
فاهريه: خوشبختانه ما با يكديگر همكاريم و اين مساله يك نكته بسيار مهم در خود دارد و آنهم اينكه ميتوانيم به خوبي همديگر و حرفه هم را درك كنيم و اين كمك ميكند كه در كنار زندگي مشتركمان، زندگي حرفهاي موفقي هم داشته باشيم و با قدرت به كارمان ادامه دهيم. بارها ديدهام كه زوجهايي كه يكي از آنها بازيگر بوده است، به دليل اينكه نتوانستهاند خودشان را با شغل همسرشان تطبيق بدهند به مشكل خوردهاند.
بوراك: بله، متاسفانه بازيگري شغلي است كه برنامه ثابت و مشخصي ندارد و شما نميدانيد كه براي يك پروژه ممكن است چقدر درگير باشيد و در اين مدت چقدر خانواده و مخصوصا همسرتان اذيت ميشود. به همين دليل من هم حس ميكنم زمانيكه يك هنرمند با هنرمند ديگر ازدواج ميكند، اين درك متقابل در ميان آنها وجود دارد.
فاهريه: من حتي در خانواده خودم هم بارها با اين مشكل برخورد كردهام كه به دلي ل بينظمي كه در كارم وجود داشته، اعتراض كردهاند و من هم بارها برايشان توضيح دادهام ولي واقعا درك اين مساله براي آنها سخت است.
بوراك: از طرف ديگر من حس ميكنم اين همكار بودن يك ويژگي ديگر هم دارد و آن هم اين است كه ميتوانيم به همديگر كمك كنيم. مشورت در كار ما يكي از مهمترين مسائلي است كه ميتواند به بهتر شدن كار كمك كند و قطعا وقتي همسر شما يكي از بهترين بازيگران كشورتان باشد، ديگر مشكلي براي مشاوره گرفتن نداريد. (باخنده)
فاهريه: منظور از يكي از بهترين بازيگران تركيه، حتما من هستم ديگر؟!
بوراك: بله، دقيقا همينطور است، همسر عزيزم.
زندگي بدون عشق
بوراك: به نظرم زندگي بدون عشق، زندگي پوچ و خستهكنندهاي است. اين عشق ميتواند عشق بين مادر و فرزند باشد يا عشق ميان خواهر و برادر و صرفا منظورم عشق بين زن و شوهر نيست. به نظرم هر انساني لازم دارد كه در زندگي عاشق ديگران باشد و حداقل اطرافيان و خانواده خود را عاشقانه دوست داشته باشد. زندگي بدون عشق واقعا يك زندگي نابودشده است.
فاهريه: در اين زمينه كاملا با بوراك موافقم و فكر ميكنم عشق يكي از مسائل حياتي در زندگي انسانهاست. حتي به نظرم انسان ميتواند عاشق طبيعت يا عاشق شغلش باشد و همين عشق ميتواند براي انسان هدف و انگيزه ايجاد كند. اصولا شما وقتي در زندگي به چيزي عشق نورزيد، پس هيچ هدفي نخواهيد داشت و انگيزهاي نداريد كه بهخاطر آن تلاش كنيد.
اختلاف سني نزديك
فاهريه: يكي از دوستانم چندوقت پيش به من گفت كاشكي همسري را براي خودت انتخاب ميكردي كه اختلاف سني بيشتري با تو داشت. برايم عجيب بود چون هرگز به اين موضوع فكر نكرده بودم. من و بوراك حدود 2 سال اختلاف سني داريم و برايم اين رقم هرگز مهم نبوده و نيست. اصلا چرا بايد اختلاف سني بين زن و شوهر تا اين اندازه مهم باشد كه بعضيها به آن فكر ميكنند.
بوراك: به نظرم مهم اين است كه زن و شوهر با هم تعامل و تفاهم داشته باشند كه خوشبختانه ما داريم. اتفاقا من هم بارها اين موضوع را ديدهام. من از فاهريه 2سال بزرگتر هستم ولي رفتار و تفكرات فاهريه طوري است كه واقعا حس ميكنم گاهي اوست كه از م ن بزرگتر است.
فاهريه: به دليل اينكه عقل و هوش من رشد بيشتري داشته است. (باخنده)
بوراك: دقيقا همينطور است و من خودم به اين موضوع اعتراف ميكنم.
تفريحي به نام شهربازي
بوراك: ما تفريحات مشترك زيادي داريم چون علايق مشترك زيادي داريم. از فيلم ديدن و ورزش كردن گرفته تا مسافرت و خريد كردن. ولي شايد جالبترين تفريح مشترك ما رفتن به شهربازي باشد. (باخنده)
فاهريه: چرا ميخندي؟! اين هم يكجور تفريح است، اتفاقا تفريح سالم و سادهاي هم محسوب ميشود و در دسترس همه مردم است. من از كودكي عاشق شهربازي بودم و هنوز هم هستم. شهربازي برايم يك حس نوستالوژي عجيبي دارد و هرگاه به شهربازي ميروم، انگار به دوران كودكيام سفر كردهام و واقعا لذت ميبرم.
منبع : مجله زندگي ايده آل