دوری از قرآن
حقيقت اين است كه ما هنوز از قرآن خيلى دوريم و خيلى فاصله داريم. دلهاى ما بايد قرآنى بشود. جان ما بايد با قرآن انس بگيرد. اگر بتوانيم با قرآن انس بگيريم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهيم، زندگى ما و جامعهى ما قرآنى خواهد شد؛ احتياج به فعاليت و فشار و سياستگذارى ندارد. اصل اين است كه دلمان، جانمان و معرفتمان حقيقتاً قرآنى باشد. انس با قرآن، آشنائى با قرآن، ما را نزديك ميكند. اين جلسات قرآنى، اين دورههاى قرآنى، اين مسابقات قرآنى، اينى كه ما به تربيت قرّاء و حفّاظ دل بستيم، به خاطر اين است؛ اينها همهاش مقدمه است؛ ولى مقدمات لازمى است. من باز هم به جوانان عزيزمان توصيه ميكنم كه با قرآن انس بگيريد، با قرآن مجالست كنيد. «و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزيادة او نقصان، زيادة فى هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنيد، يك پرده از پردههاى جهالت شما برداشته ميشود؛ يك چشمه از چشمههاى نورانيت در دل شما گشايش پيدا ميكند و جارى ميشود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اينها لازم است. [1]
نیاز به تفسیر و تبیین خواندن قرآن، از اول تا آخر، يك چيز لازمى است. بايد قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهى معارف قرآنى يكجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمينى لازمند تا براى ما تفسير كنند، مشكلات آيات را تبيين كنند، معارف آيات و بطون آيات الهى را براى ما بيان كنند؛ اينها همه لازم است. اگر اينها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو ميرويم و توقف ديگر وجود ندارد.[2]
نزدیک شده به قرآن هرچه ما به قرآن نزديكتر شويم، دو اتفاق مىافتد: يك اتفاق اينكه ما قوىتر ميشويم؛ اتفاق دوم اينكه دشمنان بينالمللى ما، عليه ما بيشتر بسيج ميشوند؛ خوب، بشوند. هرچه به سمت قرآن برويم، هرچه به قرآن نزديكتر شويم، دشمنان بشريت بيشتر خشمگين ميشوند؛ تهمت ميزنند، دروغ ميگويند، شايعه درست ميكنند، فشار اقتصادى مىآورند، فشار سياسى مىآورند، انواع و اقسام خباثتها و ملعنتها را با ملت ما ميكنند - كمااينكه مىبينيد دارند ميكنند - اما در مقابل، توان ما، قدرت تحمل ما، قدرت تأثيرگذارى ما روزبهروز بيشتر خواهد شد، مضاعف خواهد شد؛ كمااينكه مىبينيد شده.[3]
حبل الله
اين قرآن حبل الهى است؛ ريسمان مستحكم الهى است كه اگر به آن چنگ زديم، لغزش و افتادن و گم شدن و اينها ديگر در آن نيست.[4]
انس با قرآن انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد كرد. هرچه در دنياى اسلام كمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن كتاب حكمت است، كتاب علم است، كتاب حيات است. حيات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى اين معارف و عمل به احكام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بيزارند، راه مبارزهى با ظلم را بايد از قرآن فرا بگيرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسيلهى معرفت و آگاهى و علم ميخواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمين كنند، راهش به وسيلهى قرآن نشان داده ميشود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است. ضعف ما امت مسلمان، عقبماندگى ما، كجرفتارىهاى ما، كجتابىهاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همهى اينها ناشى از دورى از قرآن است.
نقش قرآن اين است كه ما را از لحاظ ماده و معنا اعتلاء ببخشد؛ و اين كار را قرآن ميكند. كسانى كه با تاريخ آشنا هستند، نمونههايش را در تاريخ ديدند؛ و ما مردمِ اين زمان، در زمان خودمان داريم نمونههايش را مشاهده ميكنيم. يك نمونه، همين شما ملت عزيز ايران هستيد......
به همين اندازه كه ما يك قدم به سمت قرآن، به سمت معارف قرآنى برداشتيم - كه آنچه كه ما به سمت قرآن حركت كرديم، واقعاً يك قدم هم بيشتر نيست - خداى متعال به ما عزت داده است، به ما حيات داده است، به ما آگاهى و بصيرت داده است، به ما قدرت و قوّت بخشيده است..... [5] غفلت از قرآنآنچه كه در اين مسابقات بينالمللى جلو چشم انسان قرار ميگيرد، اين است كه قرآن مايهى جمع است، مايهى وحدت است. ما مسلمانها عوامل اتحاد زيادى داريم، يكىاش و شايد اهمش قرآن است. همهى مسلمين، همهى ملتهاى مسلمان در مقابل قرآن خاضعند؛ از قرآن ميخواهند درس بگيرند؛ ميخواهند خود را به قرآن نزديك كنند. اين خيلى فرصت مهمى است. دشمنان اسلام و دشمنان قرآن سعى كردهاند بين ملتهاى مسلمان فاصله بيندازند، آنها را از هم جدا كنند، گاهى حتّى آنها را روبهروى هم قرار بدهند و دشمنِ هم وانمود كنند. اين ناشى است از غفلت از قرآن. وقتى ملتهاى مسلمان، همه اين كتاب آسمانى، اين پيام آسمانى، اين هديهى عظيم الهى را قبول دارند، چه چيزى بهتر از اين وسيلهى اجتماع و اتحاد؟ همه بنشينيم سر اين سفرهى معنوى؛ همه استفاده كنيم از اين مايهى عزت و قدرت اسلامى و الهى.ما دو غفلت داريم: يكى غفلت از اين كه قرآن وسيلهى اجتماع ما مسلمانهاست. دوم، غفلت از باور به مفاهيم قرآنى و اعتراف به آنچه كه خداى متعال به ما در قرآن كريم وعده كرده است. وعدههاى الهى را هم بايد باور كنيم.[6]
آشنا شدن با قرآن شرط دوم اين است كه در مطالعات خود، با قرآن و حديث آشنا شويد. انس با قرآن براى همه لازم است؛ اين را ما به همه توصيه ميكنيم، به همهى جوانهاى كشور توصيه ميكنيم. امروز خوشبختانه همين جور هم شده؛ انسان در ميان دانشجوها، در ميان طلاب، در بين جوانهاى غير دانشگاه و حوزه، عناصرى را مىبيند كه با قرآن انس دارند؛ بعضىشان قرآن را حفظ هم دارند؛ بعضى هم كه حفظ ندارند، قرآن را فىالجمله درك ميكنند؛ يعنى ولو حالا تمام جزئيات را هم ندانند، مضمون را ميفهمند؛ اين خيلى چيز مغتنمى است. بنابراين توصيهى ما اين است: تلاوت قرآن، انس با قرآن، انس با حديث، آشنائى با معارف اهلبيت از طريق حديث، و بالاتر از همه، توجه به خداى متعال، حفظ و تقويت رشتهى ارتباط قلبى با ذات اقدس احديت، با دعا، با توسل، با ذكر، با خشوع، با نماز نافله.[7]
قرآن چیست؟امروز همهى بشر محتاج قرآنند؛ اما ما مسلمانان اگر به قرآن عمل نكنيم، خسارتمان، بيشتر از ديگران است؛ چون ما اين نسخه و اين دستورالعمل را داريم، تجربهى تاريخى آن را هم داريم. بشريت در صدر اول به بركت عمل به قرآن، در علم، در اخلاق، در عمل و در پيشرفتهاى گوناگون مادى و معنوى، اوج پيدا كرد. قرآن، هميشه زنده است. قرآن، نيازهاى انسان را مورد توجه قرار مىدهد. قرآن در هر عصرى مىتواند بهترين نسخهى سعادت انسانها باشد.[8]
موجب خروج انسان از ظلمات و هدایت به نورعزيزان من! قرآن نور است و حقيقتاً دل و روح را روشن مىكند. اگر با قرآن انس پيدا كنيد، مىبينيد كه دل و جان شما نورانى مىشود. به بركت قرآن بسيارى از ظلمات و ابهامها از قلب و روح انسان زدوده مىشود. به بركت قرآن است كه انسان از ظلمات اوهام، اشتباهات، خطاها و غلطها، به نور هدايت راه پيدا مىكند. قرآن، كتاب معرفت است. ما در زمينهى زندگى، در زمينهى آينده، در زمينهى تكليف كنونى، در زمينهى هدف از بودن و در بسيارى از زمينههاى ديگر، خيلى از مسائل را نمىدانيم؛ بشر مشحون به جهالتهاست و قرآن براى انسان معرفت مىآورد.[9]
حلکنندة همة مشکلات فردی و اجتماعی انسانباید به قرآن نزدیک شد. شما جوانهای عزیز و همهی جوانهایی که این حرف را در سرتاسر کشور می شنوید، بدانید در قرآن حکمت هست، نور هست، شفاء هست. عقدههایی که بر اثر چالشهای موجود مادی دنیا در دل و جان انسان به وجود می آید، سرانگشت حکمت قرآنی می تواند همهی این عقدهها را باز کند؛ این واقعیت است؛ دلها را باز می کند، شرح صدر می دهد، امید می دهد، نور می دهد، عزم راسخ برای حرکت در صراط مستقیم می دهد. با قرآن باید مواجه شد و اینها را گرفت.[10]
نقش و کارکرد قرآندر فضاى زندگى ما بايد قرآن حكومت كند و بركات قرآنى موج بزند. در سايهى قرآن است كه معرفت و بصيرت و شجاعت و اقدام ما معنا پيدا مىكند و به سمت هدفهاى درست متوجه مىشود.[11] عزيزان من! اين تلاوت كه ما اين قدر بر آن اصرار داريم، قدم اولِ لازم است. قرآن، خودش را به زبانهاى مختلف تعريف مىكند..... قرآن، انسان را به بهترين راه، بهترين كار، بهترين نظام، بهترين شيوه، بهترين اخلاق و بهترين روشهاى عمل فرد و جامعه هدايت مىكند... قرآن، هميشه زنده است. قرآن، نيازهاى انسان را مورد توجه قرار مىدهد. قرآن در هر عصرى مىتواند بهترين نسخهى سعادت انسانها باشد.[12]
حفظ امت اسلامیدنياى اسلام بايد به فكر حفظ موجوديت اسلام و حفظ عزت امت اسلامى باشد. اين، چگونه ممكن است؟ از راه قرآن. قرآن به ما همه چيز را تعليم داده است. قرآن را بايد آموخت، قرآن را بايد فهميد، قرآن را مثل نوشيدنى گوارا و مقوى بايد نوشيد و زندگى خود را با آن با طراوت و سرشار از نيرو و عزت كرد.[13]
قرآن و عملعزيزان من، شما بدانيد، براي اين كه ما جامعهاي به وجود بياوريم كه هم از لحاظ مادي، علمي و صنعتي دچار عقب ماندگي نباشد، پيشرو باشد و بر روي زندگي دنيا اثر گذار باشد و در عين حال از لحاظ معنويت دچار آفتهاي معنوي- كه امروز غرب دچار آن است- نباشد، قرآن و عمل به آن لازم است. [14]
عمومیسازی انس با قرآن انقلاب، ما را وارد وادىِ آشنايى با قرآن كرد. ما تازه وارد اين وادى شدهايم. وقتى در كشورى، مثلاً بيست يا بيست و پنج ميليون جوان از زن و مرد هست، جا دارد كه در ميان اينها، اقلاً يك دو، سه ميليون تالى قرآن، با آداب و شرايطش باشد؛ اقلاً يك ميليون از اين جوانان، حافظ كلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهى از جوانان، عارف به معانى قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهى، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زينتهاى تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همهى مردم در اين كشور، قادر به روخوانى قرآن باشند. اين، قاعده است. نمىشود قبول كرد، در كشورى كه مردمش معتقد به اسلام هستند، احدى از آحاد مردم - غير از اطفال بسيار كوچك - باشند كه نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اينكه در نظامى، مردم بر پايهى اسلام زندگى كنند.[15]
ترویج قرآنکریم نشر و ترويج قرآن كريم و عزيز كه مايهى گسترش نور و معنويت وحى الهى است، هم وظيفه است و هم خود عملى محبوب است و هم مايهى سربلندى و افتخار كسانى است كه بدان موفق شوند. در اين كار به تناسب اهميت آن، دقت و پايبندى به اصول و موازين لازم است و هيچ سهلانگارى روا نيست.[16]
فضای قرآنی تا زمانى كه احساس قدرت و توانايى و روحيه در يك ملت و جماعتى وجود دارد، هيچكس نمىتواند بر آن فائق آيد؛ نه دشمنان بيرونى و نه دشمنان درونى؛ تنبلى و بىعارى و بىكارگى. اينكه در روايت دارد: «و رجل قرأ القرآن فوضع دواء القرآن على داء قلبه» براى اين است كه قرآن را فقط براى اينكه اسم و رسم بيابند يا مشغوليتى براى خودشان درست كنند، نخوانند؛ بلكه قرآن را به جهت اينكه درمانهاى اصلى از آن است بخوانند. داروى قرآن را روى درد جان و وجود و باطن خود بگذاريم و با قرآن اين دردها را شفا دهيم. اين كار، احتياج دارد به اينكه فضا قرآنى شود.[17]
ستاره قرآنی قدم اول، آشنایی با متن قرآن است؛ از این باید عبور کنید. قدم بعدی، عبارت از مأنوس شدن با قرآن، یعنی قرآن خواندن است. قرآن خواندن را رها نکنید. البته اگر کسی بتواند در این خلال، قرآن را حفظ بکند، چند قدم جلو می آید و بقیهی کارها برای او آسان می شود. به هر حال، قدم بعدی عبارت از تأمل در آیات است؛ که انسان با هر آیهی قرآن، مثل سخن سنجیدهای که کسی با انسان حرف می زند، مواجه شود. وقتی که گوینده، سنجیده حرف می زند، ما مجبور می شویم دقت کنیم تا حرف او را بفهمیم؛ با قرآن، این جور مواجه بشویم. با شما دارد سنجیده حرف زده می شود. آرام، آرام که انسان با قرآن انس پیدا کند، وقتی ذهن او از لحاظ جنبهی عاطفی – چون روی ذهن اثر می گذارد – از لحاظ جنبههای اخلاقی یا جنبه ای فکری – به بن بست می رسد، کسی که با قرآن انس دارد، می بیند که ناگهان ستارهیی می درخشد؛ می رود طرفش، می بیند راه باز شد. قرآن این طوری است.[18]
مقاطع تعلیم قرآن بايد تعليم قرآن را در سه مقطع پيگيري كنيم: مقطع روخواني قرآن، مقطع روانخواني قرآن، مقطع فهم مفاهيم قرآن. در مقطع روخواني قرآن براي اينكه بچه قرآن را ياد بگيرد هيچ لزومي وجود ندارد كه شما داستانهاي قرآني را ذكر كنيد. اين داستانها را بگذاريم براي كتابهاي تاريخ و ديني. دانشآموز در فراگيري قرآن متمركز شود. مقطع دوم مقطع روانخواني قرآن است يعني دانشآموز بتواند راحت قرآن را بخواند يا همه مردم ايران بعضا در ده سال آينده به همت شما بتوانند راحت قرآن را بيغلط بخوانند.مقطع سوم مقطع درك مفاهيم قرآني است مقطع دوم ميتواند در دوره راهنمايي باشد ولي مقطع سوم در دوره دبيرستان واقع شود يا تقسيمبنديهاي ديگري كه ممكن است صورت گيرد.من در سالهاي قبل از انقلاب در مشهد جلسات گوناگوني داشتم كه از جمله جلسه قرآن در مسجد كرامت بود. در آنجا من گاهي اوقات براي جوانها واژههاي قرآني را شرح ميدادم ميگفتم من يك آيه قرآن را ميخوانم شما ببينيد آيا معناي آن را ميفهميد يا نه مثلا در خصوص آيه «و لنبلونكم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات» (بقره 155) ميگفتم من فقط «ولنبلونكم» را براي شما معنا ميكنم – چون شما معنايش را نميدانيد- ساير واژهها را خودتان معنا كنيد چون بسيار ساده است. اگر ما بتوانيم كاري كنيم كه دانشآموزان معناي كلمات پرتكرار قرآن را ياد بگيرند چقدر به درك مفاهيم توسط آنها كمك شده است.[19]
مقاطع تعلیم قرآن چه قدر خوب است که سرگرمی جوانان و نوجوانان وکودکان ما، انس با قرآن و آیات الهی قرآن و آموختن قرآن باشد.[20]
خصوصیات قرآن قرآن كتاب نور، كتاب معرفت، كتاب نجات، كتاب سلامت، كتاب رشد و تعالى و كتاب قرب به خداست. ما اين خصوصيات را چه وقت از قرآن به دست مىآوريم....[21]
علاج دردهامن فقط يك كلمه عرض مىكنم و آن اين است كه مسلمانهاى عالم بايد با توجه به اين همه دشمنىاى كه با آنها مىشود، به قرآن بيشتر توجه كنند. علاج دردهاى ما قرآن است. ما هرچه ضعف و ذلت و عقب افتادگى در دنياى اسلام مشاهده مىكنيم، ناشى از دورى از قرآن است. بايد همه - هم ما و هم ديگر كشورهاى اسلامى - به قرآن نزديكتر شويم.[22]
قرآن همه چیز است... بايد نسبت به امر قرآن اهتمام ورزيد؛ زيرا قرآن همه چيز ماست.[23] دربارهى قرآن هرچه تلاش كنيد، زيادى نيست. سعى كنيد از اساتيد استفاده شود؛به آموزش و تفهيم قرآن و تحفيظ آن نسبت به نوجوانان اهتمام ورزيده شود.[24]
ارتباط با قرآنهمهی شما برادران و خواهران، باید هر روز قرآن بخوانید و سعی کنید با آن مأنوس شوید و آن را بیاموزید و دریابید. مهم، قطع رابطه نکردن با قرآن است. چه نیم صحفه و یک ورق بخوانید، چه یک «حزب» و یا یک «جزء» . رابطه نباید قطع شود. به هر حال، همه، هر چقدر وقت، همّت و حوصله دارند، باید قرآن بخوانند. بعضی فقط در ماه رمضان قرآن می خوانند. این، خطاست. هر روز باید قرآن بخوانید. بعد از نماز صبح، یا آخر شب که می خواهید بخوابید و یا وسط روز، خواندن مقداری از قرآن لازم است. البته خواندن قرآن، به تنهایی کافی نیست؛ باید معنای آن را بفهمید. هر کس که می تواند بفهمد، چه بهتر؛ اما کسی که نمی فهمد، باید از ترجمهها ی قرآن استفاده کند و هر آیه ای را که می خواند به ترجمه آن نیز بنگرد. پرداختن به معنای قرآن در کنار الفاظ آن ،انس با قرآن را بیشتر می کند....[25] اگر در همین زندگی دنیا، با قرآن مأنوس و محشور باشید، در قیامت هم با قرآن محشور خواهید شد. [26]
حتما قرآن بخوانیدحتماً قرآن بخوانيد؛ هر روز، ولو كم، ولو روزى يك صفحه از خداى متعال بايستى كمك خواست، بايد استغاثه كرد، بايد به قرآن و دعا و تضرع پناه برد. من از جمله سفارشهايى كه گاهى قبلاً هم به دوستان نماينده مجلس عرض كردم، به مسئولان دولت هم همينجور، اين است كه تلاوت قرآن را نگذاريد از زندگىتان حذف شود. حتماً قرآن بخوانيد؛ هر روز، ولو كم، ولو روزى يك صفحه؛ با تأمل و با دقت. اصرار ما بر اين است كه دوستان رابطهشان را با قرآن از دست ندهند. به آن ده دقيقهاى هم كه در اول مجلس قرآن خوانده ميشود، اكتفا نكنيد.[27]
قرآن، دریای عمیقهر چه بيشتر با قرآن انس پيدا كنيد، دلبستگيتان به آن بيشتر ميشود. قرآن مثل يك درياي عميق است. در سطح، انسان چيزهاي مشاهده ميكند؛ هر چه به اعماق بيشتر فرو برويد، چيزهاي تازهاي مشاهده ميكنيد؛ و اين البته به بركت انس با قرآن حاصل ميشود. اينطور نيست كه هر كس يك مقدار در قرآن مطالعه كرد، بگويد من به اعماق آن دست پيدا كردم؛ نه، چيزهايي وجود دارد كه متعلق به راسخين در علم است. بايد رسوخ در علم پيدا كرد و اين به بركت انس طولاني و بلند مدت با قرآن براي انسان پيش ميآيد و هدايت قرآني شامل حال انسان ميشود. [28] هرچه بیشتر با قرآن اُنس پیدا کنید، دلبستگیتان، به آن بیشتر میشود. هرچه به اعماق قرآن بیشتر فرو بروید، چیزهای تازهتر و مطالب خیرهکنندهتری در آنجا مشاهده، میکنید؛ و این البته به برکت انس با قرآن حاصل میشود.[29]
هیچ کاری، از این واجب تر نیستقرآن را مرتب بخوانید روزی نباشد که شما تلاوت قرآن نکنید این که می بینید روایت است بعضی ائمه در ماه رمضان هر سه روز یا هر هفت روز در غیر ماه رمضان هر پانزده روز یا هر ده روز یک ختم قرآن می کردند، دلیل و فلسفه ای دارد ما به قرآن نیاز داریم. هیچ کاری را بر خواندن قرآن مقدم نکنید به این معنا که بناست روزی یک حزب قرآن بخوانید، آن را با تأمل و تدبر بخوانید و اگر فرضا ده دقیقه طول بکشد، نگویید کار یا درس یا مطالعه دارم. هیچ کاری، از این واجب تر نیست. این ده دقیقه یا ربع ساعت را برای خواندن قرآن بگذارید. من از برادران طلاب خواهش میکنم که این نکته را فراموش نکنند.هر روز قرآن را با تدبر بخوانید و هرگز آن را رها نکنید.[30]
گردآورنده:
دفتر قرآن و عترت معاونت تهذیب حوزههای علمیه
[1]- بيانات در ديدار قاريان قرآن۱۳۸۹/۰۴/۲۴ - ۱۵:۱۷
[2]- بيانات در ديدار قاريان قرآن۱۳۸۹/۰۴/۲۴ - ۱۵:۱۷
[3]- بيانات در ديدار قاريان قرآن۱۳۸۹/۰۴/۲۴ - ۱۵:۱۷
[4] - بيانات در ديدار قاريان قرآن۱۳۸۹/۰۴/۲۴ - ۱۵:۱۷
[5] - بیانات در دیدار قاریان، حافظان و اساتید قرآنی1390/۰۵/۱۱ - ۲۱:۲۸
[6] - بيانات در ديدار شركتكنندگان در مسابقات قرآن۱۳۹۰/۰۴/۱۴ - ۱۴:۰۸
[7] - بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاكرین اهل بیت ع ۱۳۹۰/۰۳/۰۳ - ۱۵:۵۳
[8]- بيانات رهبری در مراسم اختتاميهى پانزدهمين دورهى مسابقات قرآن 01/09/ 1377
[9]- بيانات رهبری در مراسم اختتاميهى مسابقات قرائت قرآن14/10/1373
[10]- کتاب حرفی برای تمام فصول
[11]- سخنرانى رهبری در اجتماع بزرگ مردم بوشهر 11/10/1370
[12]- بيانات در مراسم اختتاميهى پانزدهمين دورهى مسابقات قرآن01/09/ 1377
[13]- بيانات رهبری در ديدار قاريان شركت كننده در بيستويكمين دوره مسابقات بينالمللى قرآن كريم26/06/1383
[14]- بيانات رهبری در ديدار مسوولان نهضت سود آموزي 6/10/1380
[15]- سخنرانى رهبری در پايان مراسم قرائت قاريان قرآن28 /09 /1368
[16]- تقدير رهبری از دستاندركاران برگزارى نمايشگاه قرآن در موزه هنرهاى معاصر17/11/1375
[17]- بيانات رهبری در ديدار قاريان قرآن كريم06/08/1382
[18]- بیانات مقام معظم رهبری در ديدار دانشجويان شركت كننده در مسابقات قرآن 22/2/78
[19]- یانات مقام معظم رهبری در ديدار با وزير آموزش و پرورش و شوراي تدوين كتابهاي درسي 27/10/79
[20]- بيانات رهبری در جلسهاختتاميه مسابقات قرائت قرآن 5/11/1377
[21]- بيانات رهبری در مراسم اختتاميهى مسابقات قرائت قرآن14/10/1373
[22]- بيانات رهبری در مراسم اختتاميهىى هجدهمين دورهى مسابقات حفظ، قرائت و تفسير قرآن كريم26 / 07 / 1380
[23]- سخنرانى رهبری در ديدار با قاريان چهل كشور جهان و جمعى از روشنضميران، در سالروز بعثت رسول اكرم(ص) 04/12/1368
[24]- پاسخ رهبری به نامهى آقاى سيد محمدجواد فاطمى، در خصوص تشكيل «جامعهى قاريان قرآن مشهد»28/09/1368
[25]- بيانات رهبری در ديدار فرزندان شهيد حافظ قرآن 17/12/1371
[26]- سخنرانى رهبری در ديدار با قاريان چهل كشور جهان و جمعى از روشنضميران، در سالروز بعثت رسول اكرم(ص) 04/12/1368
[27]- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم در تاريخ 21/3/87
[28]- بيانات رهبری در ديدار قاريان قرآن كريم 14/7/84
[29]- 25/4/1382- بیانات رهبریدر دیدار دانشآموزان استعدادهای درخشان
[30] - حوزه و روحانیت ج
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0